این سناریو را تصور کنید؛ شما در یک فرودگاه بین المللی منتظر پرواز به یک کشور همسایه هستید، بنابراین همه شما چک این هستید، نشسته اید و منتظر هستید تا از شما برای سوار شدن به پروازتان فراخوانی شود. بنابراین کمی حوصله کردید و شروع به توجه به سیستم نمایش اطلاعات پرواز (FIDS) کردید – یک سیستم کامپیوتری که در فرودگاه ها برای نمایش اطلاعات پرواز به مسافران استفاده می شود، که در آن یک سیستم کامپیوتری تابلوهای نمایش یا مانیتورهای مکانیکی یا الکترونیکی را کنترل می کند تا نمایش داده شود. اطلاعات ورود و خروج پرواز در زمان واقعی.

این مانند یک کانال توزیع متمرکز عمل می کند که به همه اطلاعات و دسترسی به تمام اطلاعات پرواز در یک نقطه از زمان را می دهد. بنابراین در هر لحظه از زمان، همه می‌توانند زمان حرکت و رسیدن هواپیماهای مختلف را ببینند، حتی اگر به شما مربوط نباشد، و همه می‌توانند تغییرات یا تغییرات لحظه‌ای در این اطلاعات مانند زمان دیر رسیدن یا بدتر از آن را ببینند. پروازهای لغو شده به مردم در آن لحظه اطلاعات دست اولی می دهد. بلاک چین به این روش کار می کند، اما با دو تفاوت متمایز؛ غیرمتمرکز است، به این معنی که یک نهاد واحد نمی تواند آن را کنترل کند. همچنین، نمی توان آن را پس از نوشتن تغییر داد، که به آن امنیت پیشرفته می دهد.

توجه به این نکته مهم است که فناوری بلاک چین نسبت به FIDS سیستم پیچیده‌تری دارد، اما هر دو از یک نمونه از مفهوم مشابه استفاده می‌کنند.

فناوری بلاک چین چیست؟

بلاک چین نوعی شبکه توزیع شده است که امکان توسعه برنامه‌ها، فناوری‌ها و ویژگی‌هایی را می‌دهد که در اینترنت ارزش ایجاد می‌کنند. توضیح بهتر، مفهوم بلاک چین یا فناوری بلاک چین شامل شبکه مشترکی از سیستم‌های برتر است که اطلاعات لازم برای ساخت و اجرای تراکنش‌ها و سایر فرآیندهای تحت پشتیبانی اینترنت را با سرعت و راحتی تأیید، ثبت و ذخیره می‌کنند.

طبق ویکی‌پدیا، «اولین بلاک چین غیرمتمرکز توسط شخصی (یا گروهی از افراد) به نام ساتوشی ناکاموتو در سال 2008 مفهوم‌سازی شد. ناکاموتو طراحی را به شیوه‌ای مهم با استفاده از روش Hashcash مانند برای مهر زمانی بلوک‌ها بدون نیاز به امضای آن‌ها بهبود داد. توسط یک شخص مورد اعتماد و معرفی یک پارامتر دشواری برای تثبیت نرخ اضافه شدن بلاک ها به زنجیره. این طرح در سال بعد توسط ناکاموتو به عنوان جزء اصلی ارز دیجیتال بیت کوین اجرا شد، جایی که به عنوان دفتر کل عمومی برای همه تراکنش ها عمل می کند. در شبکه.”

در حالی که بلاک چین هنوز هم عمدتاً با ارزهای دیجیتال مرتبط است، اما این فقط کمتر از 10٪ است. بلاک چین می تواند در بسیاری از صنایع دیگر کار کند:

  • انتخابات
  • انتخابات مالی
  • تحصیلات
  • پایگاه داده یکپارچه
  • مراقبت های بهداشتی

فناوری بلاک چین چگونه کار می کند؟

فناوری بلاک چین بر روی یک سیستم پیچیده و در عین حال ظریف عمل می کند که شفافیت، امنیت و اعتماد را در دنیای دیجیتال تضمین می کند. برای درک بهتر عملکرد بلاک چین، به عملکرد درونی آن و فرآیندهای کلیدی که موفقیت آن را به عنوان یک پلتفرم رمزنگاری امکان‌پذیر می‌سازد، نگاه می‌کنیم.

1. تمرکززدایی و اجماع شبکه: در قلب بلاک چین ماهیت غیرمتمرکز آن نهفته است. برخلاف سیستم‌های متمرکز سنتی، که در آن یک مرجع واحد بر داده‌ها کنترل دارد، بلاک چین بر روی یک شبکه همتا به همتا از گره‌ها (کامپیوتر) عمل می‌کند. هر گره در شبکه یک کپی کامل از بلاک چین را حفظ می کند، که افزونگی را تضمین می کند و خطر یک نقطه مرکزی شکست را از بین می برد.

مکانیسم‌های اجماع نقش مهمی در اعتبارسنجی و افزودن تراکنش‌های جدید به بلاک چین دارند. الگوریتم های رایج اجماع عبارتند از:

اثبات کار (PoW): در PoW، ماینرها برای حل پازل های پیچیده ریاضی با استفاده از قدرت محاسباتی رقابت می کنند. اولین ماینری که این معما را حل می کند، حق اضافه کردن بلوک زیر را به زنجیره می گیرد و با ارز دیجیتال جدید ایجاد شده (به عنوان مثال، بیت کوین) پاداش دریافت می کند.
اثبات سهام (PoS): در PoS، اعتباردهنده‌ها برای ایجاد بلوک‌های جدید بر اساس تعداد توکن‌هایی انتخاب می‌شوند که «سهم» می‌کنند یا به عنوان وثیقه قفل می‌کنند. اعتبارسنجی‌ها تشویق می‌شوند صادقانه عمل کنند، زیرا می‌توانند نشانه‌های سهام خود را در صورت رفتار مخرب از دست بدهند.

2. تأیید تراکنش و تشکیل بلوک: هنگامی که یک کاربر تراکنش را آغاز می کند، آن را به شبکه پخش می کند. سپس گره ها اعتبار تراکنش را با اطمینان از اینکه فرستنده دارای وجوه کافی است و اینکه تراکنش به قوانین اجماع پایبند است، تأیید می کنند.

پس از تأیید، تراکنش با سایر تراکنش های تأیید شده همراه می شود تا یک بلوک جدید تشکیل شود. هر بلوک حاوی یک هش رمزنگاری منحصر به فرد است که به هش بلوک قبلی ارجاع می دهد و به طور موثر آن را به زنجیره مرتبط می کند.

3. استخراج و اعتبارسنجی بلاک: در بلاک چین اثبات کار، ماینرها برای حل پازل های پیچیده ریاضی با هم رقابت می کنند. اولین ماینری که پازل را حل می کند بلوک جدید ایجاد شده را به شبکه پخش می کند. سپس سایر گره‌ها بلوک را اعتبارسنجی می‌کنند و از پایبندی آن به قوانین شبکه و قانونی بودن تراکنش‌های آن اطمینان می‌دهند.

پس از تایید موفقیت آمیز، بلوک به بلاک چین اضافه می شود و به یک رکورد دائمی و تغییرناپذیر از تراکنش ها تبدیل می شود. شدت محاسباتی PoW تضمین می کند که افزودن بلوک های جدید به تلاش قابل توجهی نیاز دارد و دستکاری تراکنش های گذشته را از نظر محاسباتی غیرممکن می کند و در نتیجه امنیت را افزایش می دهد.

4. اجماع و اعتماد: ماهیت غیرمتمرکز و شفاف بلاک چین تضمین می کند که هیچ نهاد واحدی نمی تواند کل شبکه را کنترل کند یا داده های تاریخی را تغییر دهد. هر شرکت کننده می تواند اعتبار تراکنش ها و کل تاریخچه تراکنش ها را از طریق کپی خود از بلاک چین تایید کند.

مکانیسم های اجماع یک توافق هماهنگ بین شرکت کنندگان شبکه در مورد وضعیت بلاک چین ایجاد می کند. تا زمانی که اکثر گره ها در شبکه صادقانه عمل کنند، بلاک چین امن و قابل اعتماد باقی می ماند.

5. تغییرناپذیری و یکپارچگی داده ها: هنگامی که یک بلوک به بلاک چین اضافه می شود، غیر قابل تغییر می شود، به این معنی که نمی توان آن را تغییر داد یا حذف کرد. هر تلاشی برای اصلاح داده‌های داخل یک بلوک، هش رمزنگاری آن را تغییر می‌دهد و پیوند به بلوک بعدی را شکسته و آن را نامعتبر می‌کند.

تغییرناپذیری بلاک چین یکپارچگی داده ها را تضمین می کند، و آن را به یک راه حل ایده آل برای برنامه هایی تبدیل می کند که در آن رکوردهای ضد دستکاری و دقت تاریخی در اولویت هستند.