در واقع، تا سال 2021، حدود 4.9 میلیارد کاربر اینترنت جهانی وجود دارد که 400 میلیون کاربر نسبت به سال 2020 افزایش یافته است. و اگرچه ما این را زیاد می گوییم، نحوه خرید و خرید مردم نیز به همراه آن تغییر کرده است – یعنی بازاریابی آفلاین نمی تواند باشد. تنها استراتژی شما برای افزایش فروش است، زیرا باید با مخاطبانی که قبلاً زمان خود را سپری می کنند ملاقات کنید: در اینترنت.
بازاریابی همیشه برای برقراری ارتباط با مخاطبان در مکان و زمان مناسب بوده است. امروز، این بدان معناست که شما باید آنها را در جایی که قبلاً وقت خود را می گذرانند ملاقات کنید: در اینترنت.
بازاریابی دیجیتال را وارد کنید – به عبارت دیگر، هر شکلی از بازاریابی آنلاین.
در HubSpot، ما در مورد بازاریابی درونگرا به عنوان یک روش واقعا موثر برای جذب، تعامل و خوشحال کردن مشتریان آنلاین صحبت می کنیم. اما هنوز سوالات زیادی از مردم سراسر جهان در مورد بازاریابی دیجیتال دریافت می کنیم. بنابراین، تصمیم گرفتیم به آنها پاسخ دهیم. برای رفتن به هر سؤال، روی پیوندهای زیر کلیک کنید یا به خواندن ادامه دهید تا ببینید امروزه چگونه بازاریابی دیجیتال انجام می شود.
دیجیتال مارکتینگ چیست؟
چرا بازاریابی دیجیتال مهم است؟
انواع دیجیتال مارکتینگ
یک بازاریاب دیجیتال چه می کند؟
بازاریابی ورودی در مقابل بازاریابی دیجیتال: کدام است؟
آیا بازاریابی دیجیتال برای همه مشاغل کار می کند؟
چگونه دیجیتال مارکتینگ انجام دهیم
نمونه های بازاریابی دیجیتال
بنابراین، امروزه بازاریابی دیجیتال را چگونه تعریف می کنید؟
دیجیتال مارکتینگ چیست؟
دیجیتال مارکتینگ که به آن بازاریابی آنلاین نیز می گویند، به تمام تلاش های بازاریابی که در اینترنت انجام می شود اشاره دارد. کسبوکارها از کانالهای دیجیتالی مانند موتورهای جستجو، رسانههای اجتماعی، ایمیل و سایر وبسایتها برای ارتباط با مشتریان فعلی و بالقوه استفاده میکنند. این شامل ارتباط از طریق پیام های متنی یا چند رسانه ای نیز می شود.
یک بازاریاب ورودی باتجربه ممکن است بگوید بازاریابی ورودی و بازاریابی دیجیتال تقریباً یک چیز هستند، اما تفاوتهای جزئی وجود دارد. و گفتگو با بازاریابان و صاحبان مشاغل در ایالات متحده، بریتانیا، آسیا، استرالیا و نیوزلند، من چیزهای زیادی در مورد چگونگی مشاهده این تفاوت های کوچک در سراسر جهان آموخته ام.
تجارت دیجیتال مارکتینگ را چگونه تعریف می کند؟
در این مرحله، بازاریابی دیجیتال برای کسب و کار و آگاهی از برند شما حیاتی است. به نظر می رسد هر برند دیگری یک وب سایت دارد، و اگر اینطور نیست، حداقل یک حضور در رسانه های اجتماعی یا استراتژی تبلیغات دیجیتالی دارند. محتوای دیجیتال و بازاریابی آنقدر رایج است که مصرف کنندگان اکنون انتظار دارند و به آن به عنوان راهی برای یادگیری در مورد برندها اعتماد می کنند. از آنجایی که دیجیتال مارکتینگ امکانات بسیار زیادی دارد، میتوانید خلاقیت داشته باشید و تاکتیکهای بازاریابی مختلفی را با بودجهای خاص تجربه کنید.
به طور کلی، بازاریابی دیجیتال با استفاده از تاکتیکها و کانالهای دیجیتال متعدد برای ارتباط با مشتریان در جایی که بیشتر وقت خود را در آن سپری میکنند، تعریف میشود: آنلاین. بهترین بازاریابان دیجیتال تصویر واضحی از نحوه حمایت هر کمپین بازاریابی دیجیتال از اهداف کلی خود دارند. و بسته به اهداف استراتژی بازاریابی خود، بازاریابان می توانند از طریق کانال های رایگان و پولی که در اختیار دارند، از کمپین بزرگ تری حمایت کنند.
برای مثال، یک بازاریاب محتوا، میتواند مجموعهای از پستهای وبلاگی ایجاد کند که از یک کتاب الکترونیکی سرنخ ایجاد کند. یک بازاریاب رسانههای اجتماعی ممکن است به تبلیغ آن وبلاگها از طریق پستهای پولی و ارگانیک در حسابهای رسانههای اجتماعی کسبوکار کمک کند، و بازاریاب ایمیل میتواند یک کمپین ایمیلی ایجاد کند تا برای کسانی که کتاب الکترونیکی را دانلود میکنند اطلاعات بیشتری درباره شرکت ارسال کند. در عرض یک دقیقه بیشتر در مورد این بازاریابان دیجیتال خاص صحبت خواهیم کرد.
چرا بازاریابی دیجیتال مهم است؟
دیجیتال مارکتینگ به شما کمک میکند تا از طریق روشهای سنتی به مخاطبان بزرگتری دست پیدا کنید و بالقوههایی را که احتمال خرید محصول یا خدمات شما را دارند، هدف قرار دهید. علاوه بر این، اغلب مقرون به صرفهتر از تبلیغات سنتی است و به شما امکان میدهد موفقیت را به صورت روزانه اندازهگیری کنید و آنطور که مناسب میدانید حرکت کنید.
چند مزیت عمده دیجیتال مارکتینگ وجود دارد:
- شما میتوانید تلاشهای خود را فقط روی مشتریان احتمالی برای خرید محصول یا خدمات خود متمرکز کنید.
- مقرون به صرفه تر از روش های بازاریابی برون گرا است.
- بازاریابی دیجیتال زمین بازی را در صنعت شما یکسان می کند و به شما امکان می دهد با برندهای بزرگتر رقابت کنید.
- دیجیتال مارکتینگ قابل اندازه گیری است.
- تطبیق و تغییر استراتژی بازاریابی دیجیتال آسان تر است.
- دیجیتال مارکتینگ می تواند نرخ تبدیل و کیفیت سرنخ های شما را بهبود بخشد.
- شما می توانید در هر مرحله با بازاریابی دیجیتال مخاطبان را جذب کنید.
بیایید عمیق تر شیرجه بزنیم.
1. شما می توانید تلاش خود را فقط بر روی مشتریان احتمالی برای خرید محصول یا خدمات خود متمرکز کنید.
اگر تبلیغی را در تلویزیون، مجله یا بیلبورد قرار دهید، کنترل محدودی بر روی افرادی که آگهی را می بینند دارید. البته، میتوانید جمعیتشناسی خاصی را اندازهگیری کنید – از جمله خوانندگان معمولی مجله یا جمعیت یک محله خاص – اما هنوز هم تا حد زیادی در تاریکی است.
دیجیتال مارکتینگ به شما این امکان را میدهد که با پیامهای بازاریابی شخصیشده و با تبدیل بالا، مخاطبان بسیار خاص را شناسایی و هدف قرار دهید.
به عنوان مثال، شما ممکن است از هدف گذاری رسانه های اجتماعی برای نشان دادن تبلیغات به مخاطب خاصی بر اساس متغیرهایی مانند سن، جنسیت، مکان، علایق، شبکه ها یا رفتارها استفاده کنید. از طرف دیگر، میتوانید از استراتژیهای PPC یا SEO برای ارائه تبلیغات به کاربرانی که به کلمات کلیدی خاص مرتبط با محصول، خدمات یا صنعت شما علاقه نشان دادهاند یا جستجو کردهاند، استفاده کنید.
در نهایت، بازاریابی دیجیتال به شما کمک میکند تحقیقات لازم را برای شناسایی شخصیتهای خریدار و اصلاح استراتژی خود انجام دهید تا اطمینان حاصل کنید که به احتمال زیاد خرید میکنید.
2. مقرون به صرفه تر از روش های بازاریابی برون گرا است.
دیجیتال مارکتینگ به شما کمک میکند عملکرد کمپین روزانه را ردیابی کنید، بنابراین میدانید چه کانالهایی خوب عمل میکنند و کدامها نه، و به شما کمک میکند بودجه کمپین خود را برای بازگشت سرمایه بالا بهینه کنید. این را نمی توان در مورد اشکال سنتی تبلیغات گفت. مهم نیست که بیلبورد شما چگونه کار می کند – حتی اگر تبدیل نشود، همچنان هزینه آن یکسان است.
به علاوه، با بازاریابی دیجیتال، کنترل کاملی بر جایی که میخواهید پول خود را خرج کنید، دارید. شاید شما به جای پرداخت هزینه برای کمپین های PPC، برای ایجاد محتوای اینستاگرام با قابلیت تبدیل بالا، برای نرم افزار طراحی هزینه می کنید. یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ به شما امکان می دهد به طور مداوم چرخش کنید، و این اطمینان را به شما می دهد که هرگز پول خود را برای کانال هایی که عملکرد خوبی ندارند هدر ندهید.
به طور کلی، بازاریابی دیجیتال راه حل مقرون به صرفه تری است و فرصت های منحصر به فردی را فراهم می کند تا اطمینان حاصل شود که بیشترین سود را به دست می آورید.
به عنوان مثال، اگر برای یک کسبوکار کوچک با بودجه محدود کار میکنید، ممکن است در رسانههای اجتماعی، وبلاگنویسی یا سئو سرمایهگذاری کنید – سه استراتژی که میتوانند حتی با حداقل هزینه، بازگشت سرمایه بالایی به شما بدهند.
3. بازاریابی دیجیتال زمینه بازی را در صنعت شما یکسان می کند و به شما امکان می دهد با برندهای بزرگتر رقابت کنید.
اگر برای یک کسبوکار کوچک کار میکنید، احتمالاً رقابت با برندهای اصلی در صنعت خود که بسیاری از آنها میلیونها دلار برای سرمایهگذاری در کمپینها دارند، برای شما دشوار است. خوشبختانه، فرصتهای زیادی وجود دارد تا از طریق ابتکارات بازاریابی دیجیتال استراتژیک از بازیگران بزرگ پیشی بگیرید.
به عنوان مثال، ممکن است از کلمات کلیدی طولانی برای ایجاد محتوای با کیفیت بالا استفاده کنید که در موتورهای جستجو رتبه بندی می کند. موتورهای جستجو اهمیتی نمیدهند که کدام برند بزرگتر است، اما به اولویتبندی محتوایی اهمیت میدهد که بهترین طنیناندازی را با مخاطبان هدف داشته باشد.
4. دیجیتال مارکتینگ قابل اندازه گیری است.
در حالی که تبلیغات سنتی می تواند برای اهداف خاص مفید باشد، بزرگترین محدودیت آن قابلیت اندازه گیری است. این یکی از بزرگترین مزایای بازاریابی دیجیتال است، زیرا میتواند نمای ابتدایی تا پایانی از تمام معیارهای مهم شرکت شما – از جمله برداشتها، اشتراکگذاریها، بازدیدها، کلیکها و زمان روی صفحه به شما بدهد.
برخلاف اکثر تلاشهای بازاریابی آفلاین، بازاریابی دیجیتال به بازاریابان اجازه میدهد تا نتایج دقیق را در زمان واقعی مشاهده کنند. اگر تا به حال تبلیغی را در روزنامه گذاشته باشید، میدانید که تخمین تعداد افرادی که به آن صفحه ورق زدهاند و به آن توجه کردهاند چقدر دشوار است. هیچ راه مطمئنی برای دانستن اینکه آیا اصلاً آن تبلیغ مسئول فروش بوده است وجود ندارد.
از سوی دیگر، با دیجیتال مارکتینگ، می توانید بازگشت سرمایه تقریباً هر جنبه ای از تلاش های بازاریابی خود را اندازه گیری کنید.
در اینجا چند نمونه آورده شده است:
ترافیک وب سایت
با دیجیتال مارکتینگ، می توانید تعداد دقیق افرادی را که صفحه اصلی وب سایت شما را در زمان واقعی مشاهده کرده اند، با استفاده از نرم افزار تجزیه و تحلیل دیجیتال موجود در پلتفرم های بازاریابی مانند HubSpot مشاهده کنید.
همچنین میتوانید از بین سایر دادههای تجزیه و تحلیل دیجیتال، ببینید که از چه تعداد صفحه بازدید کردهاند، از چه دستگاهی استفاده میکنند و از کجا آمدهاند.
این هوشمندی به شما کمک میکند بر اساس تعداد افرادی که آن کانالها به وبسایت شما میبرند، اولویتبندی کنید که کدام کانالهای بازاریابی را بیشتر یا کمتر صرف کنید. به عنوان مثال، اگر تنها 10 درصد از ترافیک شما از جستجوی ارگانیک است، می دانید که احتمالاً برای افزایش این درصد باید مدتی را برای سئو صرف کنید.
با بازاریابی آفلاین، تشخیص نحوه تعامل افراد با برند شما قبل از تعامل با فروشنده یا خرید، می تواند دشوار باشد. با دیجیتال مارکتینگ، می توانید روندها و الگوهای رفتار افراد را قبل از رسیدن به مرحله نهایی سفر خریدارشان شناسایی کنید، به این معنی که می توانید تصمیمات آگاهانه تری در مورد نحوه جذب آنها به وب سایت خود درست در بالای قیف بازاریابی بگیرید.
عملکرد محتوا و تولید سرنخ
تصور کنید یک بروشور محصول ایجاد کرده اید و آن را از طریق صندوق پستی افراد پست کرده اید – آن بروشور نوعی محتوای آفلاین است. مشکل این است که شما نمی دانید چند نفر بروشور شما را باز کردند یا مستقیماً به سطل زباله انداختند.
در عوض، تصور کنید که آن بروشور را در وب سایت خود دارید. میتوانید دقیقاً تعداد افرادی که صفحه را در آن مشاهده کردهاند اندازهگیری کنید، و میتوانید از یک فرم برای جمعآوری اطلاعات تماس کسانی که آن را دانلود کردهاند استفاده کنید. این دو جنبه دارد: شما اندازه می گیرید که چند نفر با محتوای شما درگیر می شوند و وقتی مردم آن را دانلود می کنند، سرنخ های واجد شرایط ایجاد می کنید.
مدلسازی اسناد
یک استراتژی بازاریابی دیجیتال موثر همراه با ابزارها و فنآوریهای مناسب به شما این امکان را میدهد تا تمام فروش خود را به اولین نقطه تماس دیجیتالی مشتری با کسبوکار خود ردیابی کنید.
ما این را مدلسازی اسناد می نامیم و به شما امکان می دهد روندهایی را در روش تحقیق و خرید افراد برای محصول خود شناسایی کنید و به شما کمک می کند تا تصمیمات آگاهانه تری در مورد اینکه چه بخش هایی از استراتژی بازاریابی شما مستحق توجه بیشتر است و چه بخش هایی از چرخه فروش شما نیاز به اصلاح دارد بگیرید.
اتصال نقاط بین بازاریابی و فروش بسیار مهم است. به گفته LinkedIn، 87 درصد از رهبران فروش و بازاریابی می گویند که همکاری بین فروش و بازاریابی باعث رشد حیاتی کسب و کار می شود، اما عدم هماهنگی بین هر دو تیم می تواند به عملکرد مالی آسیب برساند. اگر بتوانید سفر مشتری خود را در چرخه خرید با استفاده از فناوریهای دیجیتال بهبود ببخشید، احتمالاً تأثیر مثبتی بر نتیجه کسب و کار شما خواهد داشت.
5. تطبیق و تغییر استراتژی بازاریابی دیجیتال آسانتر است.
کار زیادی برای توسعه یک استراتژی بازاریابی انجام می شود. به طور کلی، شما آن استراتژی را تا زمان تکمیل دنبال خواهید کرد، اجازه میدهید اثرگذار شود و سپس نتایج آن را قضاوت کنید. با این حال، همیشه همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود. ممکن است در نیمه راه متوجه شوید که یک محاسبات غیرفعال بوده است، یک فرض نادرست بوده است، یا مخاطبان آن طور که انتظار می رود واکنش نشان نداده اند. اینکه بتوانید استراتژی را در طول مسیر تغییر دهید یا تنظیم کنید بسیار سودمند است زیرا از شروع مجدد کامل جلوگیری می کند.
اینکه بتوانید استراتژی خود را به راحتی تغییر دهید، یک مزیت بزرگ بازاریابی دیجیتال است. انطباق یک استراتژی بازاریابی دیجیتال بسیار ساده تر از سایر اشکال سنتی بازاریابی مانند پست الکترونیکی یا تبلیغات بیلبورد است. به عنوان مثال، اگر یک تبلیغ آنلاین مطابق انتظار ارائه نمی شود، می توانید به سرعت آن را تنظیم کنید یا آن را متوقف کنید تا نتایج بهتری حاصل شود.
6. بازاریابی دیجیتال می تواند نرخ تبدیل شما و کیفیت سرنخ های شما را بهبود بخشد.
همانطور که بازاریابی دیجیتال اندازه گیری تلاش های بازاریابی شما را ساده تر می کند، این باعث می شود نرخ تبدیل شما نیز ساده تر شود. توانایی اندازه گیری اثربخشی هر تاکتیک به شما کمک می کند تا استراتژی های بهتری ایجاد کنید. اصلاح مداوم روش های خود نرخ تبدیل شما را بهبود می بخشد. سرمایه گذاری در بازاریابی آنلاین تضمین می کند که همه چیز برای بیشترین میزان تبدیل بهینه شده است.
علاوه بر این، همه سرنخ ها ارزش یکسانی برای کسب و کار شما ندارند. بازاریابی دیجیتال به شما این امکان را می دهد که مخاطب خاصی را هدف قرار دهید که منجر به مشتریان با کیفیت بالاتری شود که احتمال بیشتری برای تبدیل شدن به مشتری دارند. اتصال کسب و کار شما با با ارزش ترین سرنخ ها به طور مستقیم نرخ تبدیل شما را بهبود می بخشد.
7. می توانید در هر مرحله با بازاریابی دیجیتال مخاطبان را درگیر کنید.
ضروری است که هر چه زودتر مخاطب خود را درگیر کنید. برقراری ارتباط در اولین مرحله از سفر خریدار به هدایت پیشرو از طریق قیف مشتری کمک می کند. استفاده از دیجیتال مارکتینگ به شما این امکان را میدهد که از ابتدا تا انتها و در هر نقطهای بین آنها این کار را انجام دهید.
کانال های آنلاین به شما این امکان را می دهند که کل سفر خرید مشتریان خود را دنبال کنید. درک و تجزیه و تحلیل نحوه حرکت و عملکرد مشتریان برای تبدیل سرنخ مهم است. بازاریابی دیجیتال به شما این امکان را می دهد که آنها را از طریق این فرآیند ردیابی کنید. و، حتی اگر در مراحل اولیه تبدیل نشوند، حداقل به شما کمک می کند تا مطمئن شوید که با کسب و کار شما ارتباط برقرار کرده اند.
انواع دیجیتال مارکتینگ
- بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO)
- بازاریابی محتوا
- بازاریابی از طریق رسانه های اجتماعی
- پرداخت به ازای کلیک (PPC)
- بازاریابی وابسته
- تبلیغات بومی
- اتوماسیون بازاریابی
- بازاریابی ایمیلی
- روابط عمومی آنلاین
- بازاریابی درونگرا
- محتوای حمایت شده
- بازاریابی موتورهای جستجو (SEM)
- بازاریابی پیامی
در اینجا خلاصه ای سریع از برخی از رایج ترین تاکتیک های بازاریابی دیجیتال و کانال های درگیر در هر یک آورده شده است.
1. بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO)
این فرآیند بهینه سازی وب سایت شما برای “رتبه” بالاتر در صفحات نتایج موتورهای جستجو، در نتیجه افزایش میزان ترافیک ارگانیک (یا رایگان) وب سایت شما است. کانال هایی که از سئو سود می برند شامل وب سایت ها، وبلاگ ها و اینفوگرافیک ها هستند.
راه های مختلفی برای نزدیک شدن به سئو وجود دارد تا ترافیک واجد شرایطی برای وب سایت خود ایجاد کنید. این شامل:
- سئوی درون صفحه: این نوع سئو بر روی تمام محتوایی که “در صفحه” وجود دارد هنگام مشاهده یک وب سایت تمرکز می کند. با تحقیق در مورد کلمات کلیدی برای حجم جستجو و هدف (یا معنی) آنها می توانید به سؤالات خوانندگان پاسخ دهید و در صفحات نتایج موتور جستجو (SERP) که این سؤالات ایجاد می کنند رتبه بالاتری کسب کنید.
- سئوی خارج از صفحه: این نوع سئو بر روی تمام فعالیت هایی تمرکز می کند که هنگام بهینه سازی وب سایت شما “خارج از صفحه” انجام می شود. “چه فعالیتی که در وب سایت شخصی من نیست می تواند بر رتبه من تأثیر بگذارد؟” ممکن است بپرسید. پاسخ لینک های ورودی است که به عنوان بک لینک نیز شناخته می شوند. تعداد ناشرانی که به شما پیوند میدهند، و «اقتدار» نسبی آن ناشران، بر میزان رتبه بالای شما برای کلمات کلیدی مورد علاقهتان تأثیر میگذارد. با ایجاد شبکه با ناشران دیگر، نوشتن پست های مهمان در این وب سایت ها (و پیوند دادن مجدد به وب سایت خود)، و جلب توجه خارجی، می توانید بک لینک های مورد نیاز برای ارتقای وب سایت خود را در تمام SERP های مناسب به دست آورید.
- سئوی فنی: این نوع سئو بر روی باطن وب سایت شما و نحوه کدگذاری صفحات شما تمرکز دارد. فشردهسازی تصویر، دادههای ساختاریافته و بهینهسازی فایلهای CSS همگی اشکال سئوی فنی هستند که میتوانند سرعت بارگذاری وبسایت شما را افزایش دهند – یک فاکتور مهم رتبهبندی در چشم موتورهای جستجو مانند گوگل.
2. بازاریابی محتوا
این اصطلاح به ایجاد و ارتقای دارایی های محتوا به منظور ایجاد آگاهی از برند، رشد ترافیک، تولید سرنخ و مشتریان اشاره دارد.
آیا می خواهید بازاریابی محتوا را در کسب و کار خود یاد بگیرید و به کار ببرید؟ صفحه منبع آموزش بازاریابی محتوای رایگان آکادمی HubSpot را بررسی کنید.
کانال هایی که می توانند در استراتژی بازاریابی محتوای شما نقش داشته باشند عبارتند از:
- پست های وبلاگ: نوشتن و انتشار مقاله در وبلاگ شرکت به شما کمک می کند تخصص صنعت خود را نشان دهید و ترافیک جستجوی ارگانیک را برای کسب و کار خود ایجاد کنید. این در نهایت به شما فرصت های بیشتری برای تبدیل بازدیدکنندگان وب سایت به سرنخ برای تیم فروش خود می دهد.
- کتابهای الکترونیکی و کاغذهای سفید: کتابهای الکترونیکی، کاغذهای سفید و محتوای طولانی مشابه به آموزش بیشتر بازدیدکنندگان وبسایت کمک میکنند. همچنین به شما امکان می دهد برای اطلاعات تماس خواننده، محتوا را مبادله کنید، برای شرکت خود سرنخ ایجاد کنید و مردم را در سفر خریدار حرکت دهید.
- اینفوگرافیک: گاهی اوقات، خوانندگان از شما می خواهند که نشان دهید، نه اینکه بگویید. اینفوگرافیک شکلی از محتوای بصری است که به بازدیدکنندگان وب سایت کمک می کند تا مفهومی را که می خواهید برای یادگیری آن ها کمک کنید، تجسم کنند.
- محتوای صوتی یا تصویری: تلویزیون و رادیو کانال های محبوبی برای بازاریابی دیجیتال هستند. ایجاد محتوایی که می تواند به صورت آنلاین به صورت ویدئو به اشتراک گذاشته شود یا توسط شنوندگان در رادیو شنیده شود، می تواند مخاطبان بالقوه شما را تا حد زیادی گسترش دهد.
3. بازاریابی رسانه های اجتماعی
این روش برند و محتوای شما را در کانال های رسانه های اجتماعی تبلیغ می کند تا آگاهی از برند را افزایش دهد، ترافیک را افزایش دهد و برای کسب و کار شما سرنخ ایجاد کند.
اگر در پلتفرم های اجتماعی تازه کار هستید، می توانید از ابزارهایی مانند HubSpot برای اتصال کانال هایی مانند LinkedIn و Facebook در یک مکان استفاده کنید. به این ترتیب، می توانید به راحتی محتوا را برای چندین کانال به طور همزمان برنامه ریزی کنید و همچنین تجزیه و تحلیل ها را از پلتفرم نظارت کنید.
علاوه بر اتصال حسابهای اجتماعی برای اهداف پست، میتوانید صندوق ورودی رسانههای اجتماعی خود را در HubSpot ادغام کنید تا بتوانید پیامهای مستقیم خود را در یک مکان دریافت کنید.
کانال هایی که می توانید در بازاریابی رسانه های اجتماعی استفاده کنید عبارتند از:
فیس بوک
توییتر
لینکدین
اینستاگرام
اسنپ چت
پینترست
بسیاری از بازاریابان از این پلتفرم های رسانه های اجتماعی برای ایجاد یک کمپین ویروسی استفاده می کنند. شراکت با یک تولید کننده محتوای محبوب یا شرکت در روندی که با مخاطبان گسترده ای طنین انداز می شود، یک استراتژی بازاریابی ویروسی است. هدف این است که چیزی قابل اشتراک بسازیم به این امید که به طور ارگانیک در یک کانال رسانه اجتماعی پخش شود.
نمی دانید چگونه بازاریابی شبکه های اجتماعی را شروع کنید؟ برای راه اندازی استراتژی اجتماعی خود، تقویم محتوای رسانه های اجتماعی رایگان ما را دانلود کنید.
4. پرداخت به ازای کلیک (PPC)
PPC با پرداخت پول به ناشر هر بار که روی تبلیغ شما کلیک می شود، ترافیک را به وب سایت شما هدایت می کند. یکی از رایجترین انواع PPC، تبلیغات گوگل است که به شما امکان میدهد برای اسلاتهای برتر در صفحات نتایج موتور جستجوی Google با قیمت «هر کلیک» پیوندهایی که قرار میدهید، پرداخت کنید. کانال های دیگری که می توانید از PPC استفاده کنید عبارتند از:
تبلیغات پولی در فیس بوک: در اینجا، کاربران می توانند برای سفارشی کردن یک ویدیو، پست تصویر یا نمایش اسلاید، که فیس بوک در فیدهای خبری افرادی که با مخاطبان کسب و کار شما مطابقت دارند، منتشر می کند، هزینه پرداخت کنند.
کمپین های تبلیغاتی توییتر: در اینجا، کاربران می توانند برای قرار دادن یک سری پست یا نشان نمایه در فیدهای خبری یک مخاطب خاص، که همگی برای دستیابی به یک هدف خاص برای کسب و کار شما اختصاص داده شده اند، هزینه پرداخت کنند. این هدف می تواند ترافیک وب سایت، دنبال کنندگان بیشتر توییتر، مشارکت توییت یا حتی دانلود اپلیکیشن باشد.
پیامهای حمایتشده در لینکدین: در اینجا، کاربران میتوانند برای ارسال مستقیم پیامها به کاربران خاص لینکدین بر اساس صنعت و پیشینهشان، پول بپردازند.
5. بازاریابی وابسته
این یک نوع تبلیغات مبتنی بر عملکرد است که در آن شما برای تبلیغ محصولات یا خدمات دیگران در وب سایت خود کمیسیون دریافت می کنید. کانال های بازاریابی وابسته عبارتند از:
میزبانی تبلیغات ویدیویی از طریق برنامه شریک YouTube.
ارسال پیوندهای وابسته از حساب های رسانه های اجتماعی شما.
این بخشی از موج نسبتاً جدید اینفلوئنسر مارکتینگ است. ایجاد یک کمپین با استفاده از اینفلوئنسرها می تواند شکل بسیار موثری از بازاریابی وابسته باشد. پیدا کردن تولیدکنندگان محتوای مناسب می تواند کمپین دیجیتالی شما را به سطح بالاتری برساند.
6. تبلیغات بومی
تبلیغات بومی به تبلیغاتی اطلاق میشود که عمدتاً مبتنی بر محتوا هستند و در یک پلتفرم در کنار محتوای غیر پولی دیگر نمایش داده میشوند. پست های حمایت شده توسط BuzzFeed مثال خوبی هستند، اما بسیاری از مردم همچنین تبلیغات رسانه های اجتماعی را “بومی” می دانند – برای مثال تبلیغات فیس بوک و تبلیغات اینستاگرام.
7. اتوماسیون بازاریابی
اتوماسیون بازاریابی به نرم افزاری اطلاق می شود که عملیات اصلی بازاریابی شما را خودکار می کند. بسیاری از بخشهای بازاریابی میتوانند کارهای تکراری را که در غیر این صورت به صورت دستی انجام میدهند، خودکار کنند، مانند:
خبرنامه های ایمیل: اتوماسیون ایمیل فقط به شما این امکان را نمی دهد که به طور خودکار برای مشترکین خود ایمیل ارسال کنید. همچنین میتواند به شما کمک کند فهرست مخاطبین خود را در صورت نیاز کوچک و گسترش دهید تا خبرنامههای شما فقط به افرادی ارسال شود که میخواهند آنها را در صندوق ورودی خود ببینند.
زمانبندی پست رسانههای اجتماعی: اگر میخواهید حضور سازمان خود را در یک شبکه اجتماعی افزایش دهید، باید مرتب پست کنید. این باعث می شود ارسال دستی کمی روند سرکش باشد. ابزارهای زمانبندی رسانههای اجتماعی محتوای شما را برای شما به کانالهای رسانههای اجتماعی هدایت میکنند، بنابراین میتوانید زمان بیشتری را صرف تمرکز بر استراتژی محتوا کنید.
گردش کار پیشرو: تولید سرنخ ها و تبدیل آنها به مشتریان می تواند فرآیندی طولانی باشد. شما می توانید این فرآیند را با ارسال ایمیل ها و محتوای خاص سرنخ ها، زمانی که با معیارهای خاصی مطابقت دارند، خودکار کنید.
ردیابی و گزارش کمپین: کمپین های بازاریابی می تواند شامل تعداد زیادی از افراد مختلف، ایمیل ها، محتوا، صفحات وب، تماس های تلفنی و موارد دیگر باشد. اتوماسیون بازاریابی می تواند به شما کمک کند هر چیزی را که روی آن کار می کنید بر اساس کمپینی که ارائه می کند مرتب کنید و سپس عملکرد آن کمپین را بر اساس پیشرفتی که همه این مؤلفه ها در طول زمان ایجاد می کنند ردیابی کنید.
8. بازاریابی ایمیلی
شرکت ها از بازاریابی ایمیلی به عنوان راهی برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود استفاده می کنند. ایمیل اغلب برای تبلیغ محتوا، تخفیف ها و رویدادها و همچنین هدایت افراد به سمت وب سایت کسب و کار استفاده می شود. انواع ایمیل هایی که ممکن است در کمپین بازاریابی ایمیلی ارسال کنید عبارتند از:
خبرنامه های اشتراک وبلاگ.
ایمیل های پیگیری به بازدیدکنندگان وب سایتی که چیزی را دانلود کرده اند.
ایمیل های خوش آمدگویی مشتری
تبلیغات تعطیلات برای اعضای برنامه وفاداری.
نکات یا ایمیل های سری مشابه برای پرورش مشتری.
با راهنمای رایگان ما درباره بازاریابی ایمیلی بیشتر بیاموزید:
9. روابط عمومی آنلاین
روابط عمومی آنلاین، عملی برای تامین امنیت پوشش آنلاین به دست آمده با نشریات دیجیتال، وبلاگ ها و سایر وب سایت های مبتنی بر محتوا است. این بسیار شبیه روابط عمومی سنتی است اما در فضای آنلاین. کانال هایی که می توانید برای به حداکثر رساندن تلاش های روابط عمومی خود استفاده کنید عبارتند از:
ارتباط با خبرنگاران از طریق رسانه های اجتماعی: برای مثال، گفتگو با خبرنگاران در توییتر، راهی عالی برای ایجاد رابطه با مطبوعات است که فرصت های رسانه ای کسب شده برای شرکت شما ایجاد می کند.
بررسی آنلاین جذاب شرکت شما: وقتی شخصی شرکت شما را به صورت آنلاین بررسی می کند، خواه آن بررسی خوب یا بد باشد، غریزه شما ممکن است این باشد که آن را لمس نکنید. برعکس، بررسیهای جذاب شرکت به شما کمک میکند برند خود را انسانی کنید و پیامهای قدرتمندی ارائه دهید که از شهرت شما محافظت میکند.
نظرات جذاب در وب سایت یا وبلاگ شخصی شما: مشابه نحوه پاسخگویی شما به بررسی های شرکت خود، پاسخ دادن به افرادی که محتوای شما را می خوانند بهترین راه برای ایجاد گفتگوی سازنده در اطراف صنعت شما است.
10. بازاریابی درونگرا
بازاریابی درونگرا به یک روش بازاریابی اشاره دارد که در آن شما مشتریان را در هر مرحله از سفر خریدار جذب می کنید، درگیر می کنید و خوشحال می کنید. شما میتوانید از هر تاکتیک بازاریابی دیجیتالی که در بالا ذکر شد در طول یک استراتژی بازاریابی ورودی برای ایجاد تجربهای برای مشتری استفاده کنید که با مشتری کار میکند، نه علیه او. در اینجا چند نمونه کلاسیک از بازاریابی درونگرا در مقابل بازاریابی سنتی آورده شده است:
وبلاگ نویسی در مقابل تبلیغات پاپ آپ
بازاریابی ویدئویی در مقابل تبلیغات تجاری
لیست مخاطبین ایمیل در مقابل هرزنامه ایمیل
11. محتوای حمایت شده
با محتوای حمایتشده، شما بهعنوان یک برند، به شرکت یا نهاد دیگری پول میدهید تا محتوایی را ایجاد و تبلیغ کند که به نوعی درباره برند یا خدمات شما بحث میکند.
یکی از انواع محبوب محتوای حمایت شده، اینفلوئنسر مارکتینگ است. با این نوع محتوای حمایتشده، یک برند از یک اینفلوئنسر در صنعت خود حمایت میکند تا پستها یا ویدیوهای مرتبط با شرکت را در رسانههای اجتماعی منتشر کند.
نوع دیگری از محتوای حمایت شده می تواند یک پست وبلاگ یا مقاله ای باشد که یک موضوع، خدمات یا نام تجاری را برجسته می کند.
12. بازاریابی موتورهای جستجو (SEM)
زمانی که یک سرنخ بالقوه در حال جستجوی یک محصول یا کسب و کار مرتبط با شماست، این یک فرصت عالی برای ارتقاء است. تبلیغات پولی و سئو دو استراتژی عالی برای ارتقای کسب و کار شما برای سرمایه گذاری بر روی آن سرنخ های آینده هستند. بازاریابی موتورهای جستجو راه دیگری برای افزایش ترافیک وب سایت با قرار دادن تبلیغات پولی در موتورهای جستجو است. دو سرویس محبوب SEM عبارتند از Bing Ads و Google Ads. این تبلیغات پولی بهطور یکپارچه در بالای صفحات نتایج موتور جستجو قرار میگیرند و دید فوری را به شما میدهند. این نیز نمونه ای از تبلیغات بومی موثر است.
13. بازاریابی پیام فوری
بازاریابی محصولات خود از طریق پلتفرمهای پیامرسان راهی سریع برای دستیابی به سرنخهای بالقوه است، حتی برای کسانی که شماره تلفن همراه خود را ارائه نکردهاند. این یک راه ساده است تا مخاطبان خود را از فروش های فلش، محصولات جدید یا به روز رسانی های سفارشات خود مطلع کنید. اگر مشتریان شما سؤالی دارند یا به اطلاعات بیشتری نیاز دارند، این نیز راهی مناسب برای اتصال آنها به خدمات مشتری است. می توانید مستقیماً از طریق پیامک یا در سیستم عامل هایی مانند فیس بوک مسنجر یا واتس اپ پیام ها را به تلفن همراه ارسال کنید.
یک بازاریاب دیجیتال چه می کند؟
بازاریابان دیجیتال مسئول هدایت آگاهی از برند و تولید سرنخ از طریق تمام کانال های دیجیتالی – اعم از رایگان و پولی – هستند که در اختیار یک شرکت هستند. این کانال ها شامل رسانه های اجتماعی، وب سایت خود شرکت، رتبه بندی موتورهای جستجو، ایمیل، تبلیغات نمایشی و وبلاگ شرکت است.
بازاریاب دیجیتال بر روی شاخص های کلیدی عملکرد هر کانال (KPI) تمرکز می کند تا عملکرد را به درستی اندازه گیری کند. به عنوان مثال، یک بازاریاب دیجیتال مسئول SEO ممکن است ترافیک ارگانیک وب سایت خود را اندازه گیری کند.
در شرکتهای کوچک، یک نفر ممکن است دارای بسیاری از کانالها و تاکتیکهای دیجیتالی باشد که در بالا توضیح داده شد، در حالی که شرکتهای بزرگتر معمولاً متخصصی دارند که بر روی یک یا دو کانال برند متمرکز است.
در اینجا چند نمونه از این متخصصان آورده شده است:
مدیر سئو
KPIهای اصلی: ترافیک ارگانیک
مدیران سئو برای رتبه بندی یک کسب و کار در SERP های گوگل کار می کنند. با استفاده از استراتژیهای مختلف سئو، این شخص ممکن است مستقیماً با سازندگان محتوا کار کند تا اطمینان حاصل کند که محتوا با کیفیت بالا و مطابق با استانداردهای Google است، حتی اگر شرکت نیز این محتوا را در رسانههای اجتماعی پست کند.
کارشناس بازاریابی محتوا
KPIهای اصلی: زمان در صفحه، ترافیک کلی وبلاگ، مشترکین کانال YouTube
متخصصان بازاریابی محتوا، تولیدکنندگان محتوای دیجیتال هستند. آنها ممکن است یک تقویم وبلاگ نویسی را پیگیری کنند، یا یک استراتژی محتوایی که شامل ویدیو است ایجاد کنند. آنها اغلب با افراد در بخشهای دیگر کار میکنند تا اطمینان حاصل کنند که محصولات و کمپینها با محتوای تبلیغاتی در همه کانالهای دیجیتال پشتیبانی میشوند.
مدیر شبکه های اجتماعی
KPIهای اصلی: دنبالکردن، برداشتها، اشتراکگذاریها
نقش مدیر رسانه های اجتماعی به هر شرکت و صنعت بستگی دارد. اما مهمتر از همه، مدیران رسانههای اجتماعی، رسانههای اجتماعی را با ایجاد یک برنامه زمانبندی پست برای محتوای نوشتاری و بصری شرکت مدیریت میکنند. آنها همچنین ممکن است با یک متخصص بازاریابی محتوا همکاری کنند تا یک استراتژی ایجاد کنند که برای آن محتوا در رسانه های اجتماعی به اشتراک گذاشته شود.
(توجه: بر اساس KPIهای بالا، «impressions» به تعداد دفعاتی که پستهای یک کسبوکار در فید خبری یک کاربر ظاهر میشود، اشاره دارد.)
هماهنگ کننده اتوماسیون بازاریابی
KPIهای اصلی: نرخ باز شدن ایمیل، نرخ کلیک کمپین، نرخ تولید سرنخ (تبدیل)
هماهنگ کننده اتوماسیون بازاریابی به انتخاب و مدیریت نرم افزاری که یک تیم بازاریابی برای درک رفتار مشتری و اندازه گیری رشد کسب و کار استفاده می کند، کمک می کند. بسیاری از عملیات بازاریابی که در بالا توضیح داده شد ممکن است به طور جداگانه اجرا شوند، بنابراین مهم است که شخصی وجود داشته باشد که بتواند این فعالیت ها را در کمپین های فردی گروه بندی کند و عملکرد را پیگیری کند.
بازاریابی ورودی در مقابل بازاریابی دیجیتال
بازاریابی درونگرا روشی است که از دارایی های بازاریابی دیجیتال برای جذب، تعامل و خوشحالی مشتریان آنلاین استفاده می کند. از سوی دیگر، دیجیتال مارکتینگ صرفاً یک اصطلاح چتر برای توصیف تاکتیکهای بازاریابی آنلاین از هر نوعی است، صرف نظر از اینکه آنها ورودی یا خروجی در نظر گرفته میشوند.
بازاریابی دیجیتال اغلب با بازاریابی درونگرا مقایسه می شود، اما بین روش های «داخلی» و «برون گرا» تفاوتی قائل نمی شود. این بیشتر یک اصطلاح کلی برای تمام بازاریابی هایی است که شامل ارتباطات دیجیتال می شود، در حالی که بازاریابی درونگرا بیشتر یک استراتژی است.
تاکتیکهای دیجیتال خروجی، پیام بازاریابی را در معرض دید هرچه بیشتر افراد آنلاین قرار میدهند – صرف نظر از اینکه مرتبط باشد یا مورد استقبال قرار گیرد. به عنوان مثال، تبلیغات بنری پر زرق و برقی که در وبسایتها مشاهده میکنید، محصول یا تبلیغی را به افرادی که لزوماً آماده دریافت آن نیستند، میفرستند.
بازاریابان که از تاکتیک های ورودی دیجیتال استفاده می کنند از محتوای آنلاین برای جذب مشتریان هدف خود با ارائه دارایی هایی که برای آنها مفید است استفاده می کنند. یکی از سادهترین و در عین حال قدرتمندترین داراییهای بازاریابی دیجیتال ورودی، یک وبلاگ است که به وبسایت شما اجازه میدهد تا از عباراتی که مشتریان ایدهآل شما جستجو میکنند، سرمایهگذاری کند.
آیا بازاریابی دیجیتال برای همه مشاغل کار می کند؟
بازاریابی دیجیتال می تواند برای هر کسب و کاری در هر صنعتی کار کند. صرف نظر از آنچه شرکت شما می فروشد، بازاریابی دیجیتال همچنان شامل ساختن شخصیت های خریدار برای شناسایی نیازهای مخاطبان و ایجاد محتوای آنلاین ارزشمند است. با این حال، این بدان معنا نیست که همه مشاغل باید یک استراتژی بازاریابی دیجیتال را به یک روش اجرا کنند.
بازاریابی دیجیتال B2B
اگر شرکت شما تجارت به کسب و کار (B2B) است، تلاشهای بازاریابی دیجیتال شما احتمالاً حول محور تولید سرنخ آنلاین است و هدف نهایی این است که کسی با یک فروشنده صحبت کند. هدف استراتژی بازاریابی شما ممکن است جذب و تبدیل سرنخ های با بالاترین کیفیت برای فروشندگان خود از طریق وب سایت شما و پشتیبانی از کانال های دیجیتال باشد.
فراتر از وبسایت خود، احتمالاً تصمیم میگیرید تلاشهای خود را بر روی کانالهای متمرکز بر کسبوکار مانند LinkedIn متمرکز کنید، جایی که جمعیتشناسی شما وقت خود را آنلاین میگذراند.
بازاریابی دیجیتال B2C
اگر شرکت شما تجارت به مصرف کننده (B2C) است، بسته به قیمت محصولات شما، احتمالاً هدف تلاش های دیجیتال مارکتینگ شما جذب افراد به وب سایت شما و تبدیل آنها به مشتری بدون نیاز به صحبت با آنها است. یک فروشنده.
احتمالاً کمتر بر روی «سرنخها» به معنای سنتی آن تمرکز میکنید و احتمالاً از زمانی که شخصی در وبسایت شما فرود میآید تا زمانی که خرید میکند، یک سفر سریع خریدار ایجاد کنید. این میتواند به این معنی باشد که ویژگیهای محصول شما در قیف بازاریابی بالاتر از یک کسبوکار B2B است، و ممکن است لازم باشد از فراخوانهای اقدام قویتری برای الهام بخشیدن به خریدها استفاده کنید.
برای شرکتهای B2C، کانالهایی مانند اینستاگرام و پینترست اغلب با ارزشتر از پلتفرمهای متمرکز بر تجارت مانند لینکدین هستند.
چه نوع محتوای دیجیتالی باید ایجاد کنم؟
نوع محتوایی که ایجاد می کنید به نیازهای مخاطبان شما در مراحل مختلف سفر خریدار بستگی دارد. شما باید با ایجاد پرسونای خریدار (از این الگوهای رایگان استفاده کنید یا makemypersona.com را امتحان کنید) شروع کنید تا مشخص کنید که اهداف و چالش های مخاطبان شما در رابطه با کسب و کار شما چیست. در سطح پایه، محتوای آنلاین شما باید به آنها کمک کند تا به این اهداف برسند و بر چالش های خود غلبه کنند.
سپس، باید در نظر بگیرید که چه زمانی به احتمال زیاد آماده مصرف این محتوا در راستای مرحله خود در سفر خریدار هستند. ما به این نگاشت محتوا می گوییم.
با نقشه برداری محتوا، هدف هدف قرار دادن محتوا بر اساس موارد زیر است:
ویژگی های شخصی که آن را مصرف می کند (این جایی است که شخصیت های خریدار وارد می شوند).
آن شخص چقدر به خرید نزدیک است (یعنی مرحله چرخه زندگی او).
از نظر قالب محتوای شما، چیزهای مختلفی برای امتحان کردن وجود دارد. در اینجا چند گزینه وجود دارد که توصیه می کنیم در هر مرحله از سفر خریدار استفاده کنید:
مرحله آگاهی
پست های وبلاگ برای افزایش ترافیک ارگانیک شما زمانی که با یک سئو قوی و استراتژی کلمات کلیدی همراه باشد عالی است.
اینفوگرافیک بسیار قابل اشتراکگذاری، به این معنی که وقتی دیگران محتوای شما را به اشتراک میگذارند، شانس شما را برای یافتن از طریق رسانههای اجتماعی افزایش میدهند. (برای شروع به این الگوهای اینفوگرافیک رایگان مراجعه کنید.)
ویدیوهای کوتاه باز هم، این موارد بسیار قابل اشتراکگذاری هستند و میتوانند با میزبانی مخاطبان جدید در پلتفرمهایی مانند YouTube، برند شما را پیدا کنند.
مرحله بررسی
کتاب های الکترونیکی برای تولید سرنخ عالی هستند زیرا عموماً جامعتر از پست وبلاگ یا اینفوگرافیک هستند، به این معنی که احتمال بیشتری وجود دارد که کسی اطلاعات تماس خود را برای دریافت آن مبادله کند.
گزارش های تحقیقاتی باز هم، این نوع محتوای با ارزش بالا برای تولید سرنخ عالی است. گزارشهای تحقیقاتی و دادههای جدید برای صنعت شما نیز میتوانند برای مرحله آگاهی کارساز باشند، زیرا اغلب توسط رسانهها یا مطبوعات صنعتی انتخاب میشوند.
وبینارها از آنجایی که وبینارها شکلی دقیق تر و تعاملی از محتوای ویدیویی هستند، وبینارها یک قالب محتوای مرحله بررسی موثر هستند زیرا محتوای جامع تری نسبت به یک پست وبلاگ یا ویدیوی کوتاه ارائه می دهند.
مرحله تصمیم گیری
مطالعات موردی داشتن مطالعات موردی دقیق در وب سایت شما می تواند شکل موثری از محتوا برای کسانی باشد که آماده تصمیم گیری خرید هستند، زیرا به شما کمک می کند تا بر تصمیم آنها تأثیر مثبتی داشته باشید.
گواهینامه ها اگر مطالعات موردی برای کسب و کار شما مناسب نیست، داشتن توضیحات کوتاه در اطراف وب سایت شما جایگزین خوبی است. برای برندهای B2C، کمی بیشتر به توصیفات فکر کنید. اگر یک برند لباس هستید، ممکن است این عکسها به شکل عکسهایی باشد که نشان میدهد دیگران چگونه یک پیراهن یا لباس را طراحی کردهاند، که از یک هشتگ مارک گرفته شده است که در آن افراد میتوانند مشارکت کنند.
چگونه دیجیتال مارکتینگ انجام دهیم
1. اهداف خود را مشخص کنید.
زمانی که بازاریابی دیجیتال را شروع میکنید، شناسایی و تعریف اهدافتان بسیار مهم است، زیرا استراتژی خود را با آنها میسازید. به عنوان مثال، اگر هدف شما افزایش آگاهی از برند است، ممکن است بخواهید بر روی دستیابی به مخاطبان جدید از طریق رسانه های اجتماعی تمرکز کنید.
یا شاید بخواهید فروش یک محصول خاص را افزایش دهید – اگر اینطور است، مهمتر است که روی سئو و بهینه سازی محتوا تمرکز کنید تا در وهله اول خریداران بالقوه را در وب سایت خود جذب کنید. علاوه بر این، اگر هدف شما فروش است، ممکن است کمپین های PPC را برای هدایت ترافیک از طریق تبلیغات پولی آزمایش کنید.
در هر صورت، پس از تعیین بزرگ ترین اهداف شرکت، شکل دادن به یک استراتژی بازاریابی دیجیتال ساده تر است.
2. مخاطبان هدف خود را شناسایی کنید.
ما قبلاً به این موضوع اشاره کردهایم، اما یکی از بزرگترین مزایای دیجیتال مارکتینگ، فرصت هدف قرار دادن مخاطبان خاص است – با این حال، اگر ابتدا مخاطبان هدف خود را شناسایی نکرده باشید، نمیتوانید از این مزیت استفاده کنید.
البته، مهم است که توجه داشته باشید که مخاطبان هدف شما ممکن است بسته به کانال یا اهدافی که برای یک محصول یا کمپین خاص دارید متفاوت باشد.
برای مثال، شاید متوجه شده باشید که بیشتر مخاطبان اینستاگرام شما جوانتر هستند و میمهای خندهدار و ویدیوهای سریع را ترجیح میدهند – اما مخاطبان لینکدین شما حرفهایهای مسنتری هستند که به دنبال توصیههای تاکتیکی بیشتری هستند. شما می خواهید محتوای خود را طوری تغییر دهید که برای این مخاطبان هدف متفاوت جذاب باشد.
اگر از صفر شروع می کنید، به راحتی نگاهی به نحوه یافتن مخاطب هدف خود بیندازید.
3. برای هر کانال دیجیتال بودجه تعیین کنید.
بودجه شما به عناصر بازاریابی دیجیتالی که استفاده می کنید بستگی دارد.
اگر روی تکنیکهای ورودی مانند سئو، رسانههای اجتماعی و تولید محتوا برای یک وبسایت از قبل موجود تمرکز میکنید، خبر خوب این است که اصلاً به بودجه زیادی نیاز ندارید. میتوانید محتوای باکیفیت ایجاد کنید که مخاطبان شما مایل به مصرف آن هستند، جایی که تنها سرمایهگذاری که نیاز دارید زمانتان است.
می توانید با میزبانی وب سایت و ایجاد محتوا با استفاده از CMS HubSpot شروع کنید. برای کسانی که بودجه کمی دارند، می توانید با استفاده از وردپرس میزبانی شده در WP Engine، با استفاده از یک تم ساده از StudioPress، و ساخت سایت خود بدون کد با استفاده از Elementor Website Builder برای وردپرس شروع کنید.
با استفاده از تکنیک های خروجی مانند تبلیغات آنلاین و خرید لیست های ایمیل، بدون شک مقداری هزینه وجود دارد. هزینه آن به این بستگی دارد که می خواهید در نتیجه تبلیغات چه نوع دیدی داشته باشید.
به عنوان مثال، برای پیاده سازی PPC با استفاده از Google AdWords، در مقابل شرکت های دیگر در صنعت خود پیشنهاد می دهید تا در بالای نتایج جستجوی گوگل برای کلمات کلیدی مرتبط با کسب و کار شما ظاهر شوند. بسته به رقابت کلمه کلیدی، این می تواند مقرون به صرفه یا بسیار گران باشد. به همین دلیل است که ایده خوبی است که روی ایجاد دسترسی ارگانیک خود نیز تمرکز کنید.
4. تعادل خوبی بین استراتژی های دیجیتال پولی و رایگان ایجاد کنید.
یک استراتژی بازاریابی دیجیتال احتمالاً به جنبه های پولی و رایگان نیاز دارد تا واقعاً مؤثر باشد.
به عنوان مثال، صرف زمان برای ساختن پرسونای خریداران جامع برای شناسایی نیازهای مخاطبان و ایجاد محتوای آنلاین با کیفیت بالا که آنها را تبدیل می کند، احتمالاً با وجود حداقل هزینه تبلیغات، نتایج قوی خواهید دید.
با این حال، اگر تبلیغات پولی بخشی از استراتژی دیجیتال شما باشد، ممکن است نتایج حتی سریعتر به دست بیاید.
در نهایت، با استفاده از محتوا، سئو و رسانههای اجتماعی برای موفقیت طولانیمدت و پایدار، هدف خود را برای دستیابی به دسترسی ارگانیک (یا «رایگان») خود بسازید.
هنگامی که شک دارید، هر دو را امتحان کنید و روند خود را تکرار کنید تا بدانید کدام کانال – پولی یا رایگان – بهترین عملکرد را برای برند شما دارد.
5. محتوای جذاب ایجاد کنید.
هنگامی که مخاطبان خود را بشناسید و بودجه داشته باشید، زمان آن رسیده است که برای کانال های مختلفی که استفاده می کنید، محتوا تولید کنید. این محتوا می تواند پست های رسانه های اجتماعی، پست های وبلاگ، تبلیغات PPC، محتوای حمایت شده، خبرنامه های بازاریابی ایمیلی و موارد دیگر باشد.
البته هر محتوایی که ایجاد می کنید باید برای مخاطبانتان جذاب و جذاب باشد زیرا هدف محتوای بازاریابی افزایش آگاهی از برند و بهبود تولید سرنخ است.
6. دارایی های دیجیتال خود را برای موبایل بهینه کنید.
یکی دیگر از اجزای کلیدی بازاریابی دیجیتال، بازاریابی موبایلی است. در واقع، استفاده از گوشی های هوشمند به طور کلی 69 درصد از زمان صرف شده برای مصرف رسانه های دیجیتال در ایالات متحده را تشکیل می دهد، در حالی که مصرف رسانه های دیجیتال مبتنی بر دسکتاپ کمتر از نیمی از آن را تشکیل می دهد – و ایالات متحده هنوز بزرگ ترین طرفدار تلفن همراه در مقایسه با سایر کشورها نیست.
این بدان معناست که بهینه سازی تبلیغات دیجیتال، صفحات وب، تصاویر رسانه های اجتماعی و سایر دارایی های دیجیتال برای دستگاه های تلفن همراه ضروری است. اگر شرکت شما یک اپلیکیشن موبایل دارد که به کاربران امکان می دهد با برند شما درگیر شوند یا محصولات شما را خریداری کنند، برنامه شما نیز زیر چتر بازاریابی دیجیتال قرار می گیرد.
کسانی که با شرکت شما در دستگاه های تلفن همراه درگیر هستند باید همان تجربه مثبتی را داشته باشند که روی دسکتاپ دارند. این به معنای اجرای یک طراحی وب سایت سازگار با موبایل یا واکنش گرا برای کاربرپسند کردن مرور در دستگاه های تلفن همراه است. همچنین ممکن است به معنای کاهش طول فرمهای تولید سرنخ شما باشد تا تجربهای بدون دردسر برای افرادی که محتوای شما را در حال دانلود میکنند ایجاد کنید. در مورد تصاویر رسانه های اجتماعی خود، مهم است که همیشه یک کاربر تلفن همراه را هنگام ایجاد آنها در نظر داشته باشید، زیرا ابعاد تصویر در دستگاه های تلفن همراه کوچکتر است و می توان متن را قطع کرد.
راههای زیادی وجود دارد که میتوانید داراییهای بازاریابی دیجیتال خود را برای کاربران تلفن همراه بهینه کنید، و هنگام اجرای هر استراتژی بازاریابی دیجیتال، بسیار مهم است که در نظر بگیرید که چگونه این تجربه در دستگاههای تلفن همراه ترجمه میشود. با اطمینان از این که این همیشه در ذهن شماست، تجربیات دیجیتالی ایجاد میکنید که برای مخاطبانتان مفید است و در نتیجه به نتایجی که امیدوارید دست خواهید یافت.
7. تحقیق در مورد کلمات کلیدی انجام دهید.
بازاریابی دیجیتال همه چیز در مورد دستیابی به مخاطبان هدف از طریق محتوای شخصی سازی شده است – که همه اینها بدون تحقیق موثر کلمات کلیدی امکان پذیر نیست.
انجام تحقیقات کلمات کلیدی برای بهینه سازی وب سایت و محتوای شما برای سئو و اطمینان از اینکه مردم می توانند کسب و کار شما را از طریق موتورهای جستجو پیدا کنند بسیار مهم است. علاوه بر این، تحقیق کلمات کلیدی رسانه های اجتماعی می تواند به بازاریابی محصولات یا خدمات شما در کانال های اجتماعی مختلف کمک کند.
حتی اگر یک استراتژیست سئو تمام وقت نداشته باشید، همچنان می خواهید تحقیقات کلمات کلیدی را انجام دهید. سعی کنید فهرستی از کلمات کلیدی با عملکرد بالا مرتبط با محصولات یا خدمات خود ایجاد کنید و برای فرصت های بیشتر، تغییرات طولانی را در نظر بگیرید.
8. بر اساس تجزیه و تحلیلی که اندازه گیری می کنید، تکرار کنید.
در نهایت، برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی دیجیتال موثر برای بلندمدت، بسیار مهم است که تیم شما یاد بگیرد که چگونه بر اساس تجزیه و تحلیل چرخش کند.
به عنوان مثال، شاید بعد از چند ماه متوجه شوید که مخاطبان شما دیگر به محتوای شما در اینستاگرام علاقه ندارند – اما آنها آنچه را که در توییتر ایجاد می کنید دوست دارند. مطمئنا، این ممکن است فرصتی برای بررسی مجدد استراتژی اینستاگرام شما به عنوان یک کل باشد، اما همچنین ممکن است نشانه ای باشد که مخاطبان شما کانالی متفاوت را برای مصرف محتوای برند ترجیح می دهند.
از طرف دیگر، شاید متوجه شده باشید که یک صفحه وب قدیمی تر ترافیکی را که قبلاً داشت دریافت نمی کند. میتوانید صفحه را بهروزرسانی کنید یا به طور کامل از شر آن خلاص شوید تا اطمینان حاصل کنید که بازدیدکنندگان جدیدترین و مرتبطترین محتوا را برای نیازهای خود پیدا میکنند.
بازاریابی دیجیتال فرصتهای بسیار انعطافپذیری را برای رشد مستمر به کسبوکارها ارائه میکند – اما این به شما بستگی دارد که از آنها استفاده کنید.
من آماده هستم تا دیجیتال مارکتینگ را امتحان کنم. حالا چی؟
اگر در حال حاضر بازاریابی دیجیتال انجام می دهید، احتمالاً به بخش هایی از مخاطبان خود به صورت آنلاین دسترسی پیدا می کنید. بدون شک می توانید به برخی از زمینه های استراتژی خود فکر کنید که می تواند از کمی بهبود استفاده کند.
به همین دلیل است که ما یک راهنمای گام به گام ایجاد کردیم تا به شما در ایجاد یک استراتژی بازاریابی دیجیتالی کمک کند که واقعاً مؤثر باشد، چه مبتدی کامل باشید و چه کمی تجربه بیشتر داشته باشید.
نمونه های بازاریابی دیجیتال
کمپین Lego’s Rebuild the World
کمپین سلفی معکوس Dove’s
چالش #درصبح جنیفر لوپز
کمپین #روز_دختر همیشه
موضوعات – بازاریابی ایمیلی
اشلی وایت – بازاریابی وابسته
Samsonite – بازاریابی موتورهای جستجو
بله ویلیامزبورگ – آگهی حمایت شده
وبلاگ HubSpot – پیشنهادات محتوا
For Keeps Bookstore – SEO Business محلی
بازاریابی دیجیتال را در استراتژی خود ادغام کنید
هر فرصتی که بتوانید با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید، فرصتی برای تبدیل سرنخ یا جذب مشتری است. بازاریابی دیجیتال با امکان دسترسی به خریداران احتمالی از طریق کانالهای مختلف، فرصتهای بسیار بیشتری را ایجاد میکند. چه پلتفرمهای رسانههای اجتماعی، وبسایتها، پیامهای متنی یا هر رسانه آنلاین، راهی ارزشمند برای تبلیغ کسبوکار، خدمات یا محصول شماست.