اینها عوامل کلیدی هستند که در معرفی یک محصول یا خدمات به مردم نقش دارند. اغلب به عنوان آمیخته بازاریابی نامیده می شود، آنها چارچوبی را ارائه می دهند که شرکت ها می توانند از آن برای بازاریابی موفقیت آمیز یک محصول یا خدمات برای مصرف کنندگان استفاده کنند. از زمانی که چهار نکته در دهه 1950 معرفی شدند، نکته های بیشتری از جمله افراد، فرآیند و شواهد فیزیکی به ترکیب اضافه شدند.
کسب اطلاعات بیشتر: 8 مهارت دیجیتال مارکترها برای استفاده موثر از هوش مصنوعی
درک 4 نکته از بازاریابی
نیل بوردن، استاد تبلیغات در هاروارد، در دهه 1950 ایده آمیخته بازاریابی و مفاهیمی را که بعداً عمدتاً به عنوان چهار نکته شناخته شدند، رایج کرد. مقاله او در سال 1964 “مفهوم آمیخته بازاریابی” راه هایی را نشان داد که شرکت ها می توانند از تاکتیک های تبلیغاتی برای جذب مشتریان خود استفاده کنند.
چندین دهه بعد، مفاهیمی که بوردن آن را رایج کرد، هنوز توسط شرکت ها برای تبلیغ کالاها و خدمات خود استفاده می شود.
ایده های بوردن طی چند سال توسط دیگر بازیگران کلیدی در صنعت توسعه و اصلاح شد. E. Jerome McCarthy، استاد بازاریابی در دانشگاه ایالتی میشیگان، مفاهیم موجود در مقاله بوردن را اصلاح کرد و آنها را “چهار P” بازاریابی نامید. مک کارتی کتاب بازاریابی پایه: رویکرد مدیریتی را نوشت و این ایده را بیشتر رایج کرد.
در زمانی که این مفهوم معرفی شد، به شرکت ها کمک کرد تا موانع فیزیکی را که می تواند مانع پذیرش گسترده محصول شود، بشکنند. امروزه اینترنت به کسب و کارها کمک کرده تا بر برخی از این موانع غلبه کنند.
افراد، فرآیند، و شواهد فیزیکی بسط چهار P اصلی هستند و به روندهای فعلی در بازاریابی مرتبط هستند.
1. محصول
ایجاد یک کمپین بازاریابی با درک خود محصول شروع می شود. چه کسی به آن نیاز دارد و چرا؟ چه کاری انجام می دهد که محصول هیچ رقیبی نمی تواند انجام دهد؟ شاید در کل چیز جدیدی باشد و در طراحی یا عملکرد آن چنان قانع کننده باشد که مصرف کنندگان با دیدن آن مجبور شوند آن را داشته باشند.
وظیفه بازاریاب تعریف محصول و کیفیت آن و معرفی آن به مصرف کننده است.
تعریف محصول نیز کلید توزیع آن است. بازاریابان باید چرخه عمر یک محصول را درک کنند و مدیران تجاری باید برنامه ای برای برخورد با محصولات در هر مرحله از چرخه عمر داشته باشند.
نوع محصول همچنین تا حدی تعیین می کند که چقدر هزینه دارد، کجا باید قرار گیرد و چگونه باید تبلیغ شود.
بسیاری از موفق ترین محصولات در دسته خود اولین بوده اند. به عنوان مثال، اپل اولین کسی بود که یک گوشی هوشمند با صفحه نمایش لمسی ساخت که می توانست موسیقی پخش کند، اینترنت را مرور کند و تماس تلفنی برقرار کند. اپل مجموع فروش آیفون در سال مالی 2022 را 205.4 میلیارد دلار اعلام کرد. در سال 2021، به نقطه عطف فروش 2 میلیارد آیفون رسید.
2. قیمت
قیمت مبلغی است که مصرف کنندگان حاضرند برای یک محصول بپردازند. بازاریابان باید قیمت را به ارزش واقعی و درک شده محصول مرتبط کنند و در عین حال هزینههای عرضه، تخفیفهای فصلی، قیمتهای رقبا و نشانهگذاری خردهفروشی را نیز در نظر بگیرند.
در برخی موارد، تصمیم گیرندگان تجاری ممکن است قیمت یک محصول را افزایش دهند تا ظاهری لوکس یا انحصاری به آن بدهند. یا ممکن است قیمت را کاهش دهند تا مصرف کنندگان بیشتری آن را امتحان کنند.
بازاریابان همچنین باید تعیین کنند که چه زمانی و آیا تخفیف مناسب است یا خیر. تخفیف میتواند مشتریان بیشتری را جذب کند، اما همچنین میتواند این تصور را ایجاد کند که کالا از آنچه که بود، کمتر مطلوب است.
UNIQLO که دفتر مرکزی آن در ژاپن قرار دارد، تولید کننده جهانی لباس های راحتی است. UNIQLO مانند رقبای خود Gap و Zara، لباسهای ارزان قیمت و مد روز را برای خریداران جوانتر تولید میکند.
آنچه UNIQLO را منحصر به فرد می کند این است که محصولات آن نوآورانه و با کیفیت هستند. این کار را با خرید پارچه در حجم زیاد انجام می دهد و به طور مداوم به دنبال با کیفیت ترین و کم هزینه ترین مواد در جهان است. این شرکت همچنین مستقیماً با سازندگان خود مذاکره می کند و با سازندگان نوآور ژاپنی شراکت استراتژیک ایجاد کرده است.
UNIQLO همچنین تولید خود را به کارخانه های شریک برون سپاری می کند. این به آن انعطاف پذیری می دهد تا شرکای تولید را با تغییر نیازهایش تغییر دهد.
در نهایت، این شرکت تیمی از صنعتگران ماهر نساجی را استخدام می کند که آنها را برای کنترل کیفیت به کارخانه های شریک خود در سراسر جهان می فرستد. مدیران تولید هفته ای یک بار از کارخانه ها بازدید می کنند تا مشکلات کیفی را برطرف کنند.
3. مکان
مکان در نظر گرفتن جایی است که محصول باید در دسترس باشد – در فروشگاههای آجر و ملات و آنلاین – و نحوه نمایش آن.
تصمیم کلیدی است: سازندگان یک محصول آرایشی لوکس میخواهند در Sephora و Neiman Marcus نمایش داده شوند، نه در Walmart یا Family Dollar. هدف مدیران کسب و کار همیشه این است که محصولات خود را در معرض دید مشتریانی قرار دهند که احتمال خرید آنها بیشتر است.
این بدان معناست که یک محصول را فقط در فروشگاه های خاص قرار دهید و آن را به بهترین نحو نمایش دهید.
اصطلاح قرار دادن همچنین به تبلیغ محصول در رسانه های مناسب برای جلب توجه مصرف کنندگان هدف اشاره دارد.
به عنوان مثال، فیلم GoldenEye در سال 1995، هفدهمین قسمت از مجموعه فیلم های جیمز باند و اولین قسمتی بود که خودروی استون مارتین را در خود نداشت. در عوض، پیرس برازنان بازیگر باند سوار یک BMW Z3 شد. اگرچه Z3 تا ماهها پس از خروج فیلم از سینماها اکران نشد، BMW 9000 سفارش برای این خودرو یک ماه پس از اکران فیلم دریافت کرد.
4. ارتقاء
هدف از تبلیغ این است که به مصرف کنندگان اطلاع داده شود که به این محصول نیاز دارند و قیمت آن مناسب است. تبلیغات شامل تبلیغات، روابط عمومی و استراتژی کلی رسانه برای معرفی یک محصول می شود.
بازاریابان تمایل دارند عناصر تبلیغات و مکانیابی را برای دستیابی به مخاطبان اصلی خود به هم گره بزنند. به عنوان مثال، در عصر دیجیتال، عوامل “مکان” و “ترفیع” به همان اندازه آنلاین هستند که آفلاین هستند. به طور خاص، جایی که یک محصول در صفحه وب یا رسانه های اجتماعی یک شرکت ظاهر می شود، و همچنین اینکه کدام نوع از عملکردهای جستجو تبلیغات هدفمند را برای محصول ایجاد می کنند.
برند سوئدی ودکای Absolut در سال 1980 تنها 10000 جعبه از ودکای خود را فروخت. تا سال 2000، این شرکت تا حدودی به لطف کمپین تبلیغاتی نمادین خود، 4.5 میلیون جعبه فروخت. تصاویر موجود در این کمپین، بطری امضای برند را که بهصورت طیفی از تصاویر سورئال طراحی شده بود، نشان میداد: یک بطری با هاله، یک بطری ساخته شده از سنگ، یا یک بطری به شکل درختان ایستاده در پیست اسکی. تا به امروز، کمپین Absolut یکی از طولانیترین کمپینهای مستمر در تمام دوران است، از سال 1981 تا 2005.
چگونه از 4 نکته بازاریابی در استراتژی بازاریابی خود استفاده کنید
چهار نکته چارچوبی را برای ایجاد استراتژی بازاریابی شما فراهم می کنند. در مورد هر عامل فکر کنید. و وقتی عوامل با هم تداخل دارند نگران نباشید. این اجتناب ناپذیر است.
ابتدا محصولی را که قرار است بازاریابی کنید، تجزیه و تحلیل کنید. چه ویژگی هایی آن را جذاب می کند؟ محصولات مشابهی که در حال حاضر در بازار هستند را در نظر بگیرید. محصول شما ممکن است سخت تر، استفاده آسان تر، جذاب تر یا ماندگارتر باشد. مواد تشکیل دهنده آن ممکن است سازگار با محیط زیست یا منابع طبیعی باشند. ویژگی هایی را که آن را برای مصرف کنندگان هدف شما جذاب می کند، شناسایی کنید.
در مورد قیمت مناسب برای محصول فکر کنید. این صرفاً هزینه تولید به اضافه حاشیه سود نیست. شما ممکن است آن را به عنوان یک محصول ممتاز یا لوکس یا به عنوان یک جایگزین ساده و با قیمت پایین تر قرار دهید.
مکانیابی شامل شناسایی نوع فروشگاهی است، چه آنلاین و چه خارج از فروشگاه، که محصولاتی مانند شما را برای مشتریانی مانند شما ذخیره میکند.
تبلیغات را فقط می توان در زمینه مصرف کننده هدف شما در نظر گرفت. این محصول ممکن است برای افراد جوان تر یا حرفه ای های سطح بالا یا شکارچیان مقرون به صرفه جذاب باشد. استراتژی رسانه ای شما باید با پیام مناسب به مخاطبان مناسب برسد.
مثالی از چهار نکته بازاریابی
برای درک این موضوع، اجازه دهید یک شرکت خیالی مراقبت از پوست را در نظر بگیریم که محصولات مراقبت از پوست ارگانیک تولید می کند. در اینجا نحوه استفاده از چهار P آمده است:
محصول: این شرکت طیف وسیعی از محصولات مراقبت از پوست ارگانیک از جمله پاک کننده ها، مرطوب کننده ها و سرم ها را ارائه می دهد. این محصولات با ترکیبات طبیعی، عاری از مواد شیمیایی خشن، و برای ایجاد پوستی سالم و درخشان طراحی شده اند.
قیمت: استراتژی قیمت گذاری برای این محصولات مراقبت از پوست به عنوان ممتاز است که منعکس کننده کیفیت بالای مواد تشکیل دهنده و تعهد شرکت به پایداری و منابع اخلاقی است.
مکان: محصولات از طریق کانالهای متعدد، از جمله وبسایت شرکت، فروشگاههای خردهفروشی منتخب متخصص در محصولات ارگانیک، و اسپا و سالنهای گرانقیمت فروخته میشوند. این استراتژی توزیع، دسترسی به مصرف کنندگان آگاه از محیط زیست را که به دنبال راه حل های طبیعی مراقبت از پوست هستند، تضمین می کند.
تبلیغات: تلاش های تبلیغاتی شرکت بر تاکید بر مزایای مراقبت از پوست ارگانیک مانند تغذیه، آبرسانی و جوانسازی پوست متمرکز است. این شامل کمپینهای رسانههای اجتماعی، مشارکت تأثیرگذاران، و محتوای آموزشی است که اهمیت استفاده از محصولات غیر سمی برای روتینهای مراقبت از پوست را برجسته میکند.
اپل چگونه از چهار نکته بازاریابی استفاده می کند؟
اپل از چهار P بازاریابی با تمرکز بر موارد زیر استفاده می کند:
نوآوری محصول: در توسعه مداوم فناوری های پیشرفته مانند آیفون، مک بوک و اپل واچ مشهود است.
استراتژی قیمت گذاری: اپل اغلب محصولات خود را به عنوان پیشنهادات ممتاز قرار می دهد و مشتریان مرفه تر را هدف قرار می دهد.
مکان: اپل بر توزیع از طریق فروشگاههای خردهفروشی، پلتفرمهای آنلاین و مشارکت استراتژیک با فروشندگان مجاز تأکید دارد.
تلاشهای تبلیغاتی: اپل بر طراحی شیک، تجربه کاربری و برندسازی آرمانآمیز تاکید میکند و حس انحصار و مطلوبیت را در اطراف محصولات خود ایجاد میکند.